مرمت ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
مرمت ابنیه
مرمت معماری، شاخهای از هنر معماری است که بر پایه شناخت و مطالعه بناها و بافتهای تاریخی به احیا کردن فضاهای تاریخی به لحاظ کالبدی، ساختاری و عملکردی میانجامد. این هنر که شاخهای آمیخته از دانش، تکنولوژی، مهندسی و هنر معماری میباشد شامل شکلها و سطوح گوناگونی از پژوهش و تحقیق در باب هنر و معماری تاریخی است و در مقیاسهای گوناگونی میتوان آنرا تعریف و معنا کرد.
بطور کلی مرمت به معنی مداخلههای فنی – عملی که به منظور تضمین تداوم زمانی یک اثر صورت میگیرند، است. بایستی توجه داشت که عبارت مرمت برای مجموعه اعمالی که بمنظور حفاظت از یک اثرارزشمند تاریخی عنوان میشود بسیار اندک میباشد و بهتر خواهد بود که از عبارت حفاظت که معادل واژه لاتین (conservation) است استفاده شود. این واژه و واژگان معادل دیگر، در منشور بورادر استرالیا (۱۹۹۹میلادی) به شرح زیر است:
حفاظت (Conservation)به معنای کلیه روشها و فرایندهای توجه به یک مکان برای حفظ اهمیت فرهنگی آن به کار میرود، که شامل نگهداری و بر اساس اوضاع و احوال احتمالاً شامل مراقبت، مرمّت، بازسازی و سازگارکردن و عموماً ترکیبی از موارد فوق است.
نگهداری (Maintenance)به معنای مراقبت و حفظ دایمی بافت، محتوی و جایگاه قرارگیری یک مکان است، و باید آن را با تعمیر متمایز دانست. تعمیر مستلزم مرمّت و بازسازی است و بر همین اساس باید ملاحظهشود.
مراقبت (Preservation)به معنای نگهداری از بافت یک مکان به شکل فعلی خود و به تأخیرانداختن فساد و ویرانی آن است.
مرمّت (Restoration)به معنای بازگردانی بافت موجود یک مکان به وضعیتی قبلی، از طریق برداشتن افزودهها یا سرهم بند کردن اجزاء آن، بدون بهرهگیری از مصالح جدید است.
بازسازی (Reconstruction)به معنای بازگردانی یک مکان به وضعیتی شناخته شدهاست و وجه تمایز آن، به کارگیری مصالح (کهنه یا نو) در بافت میباشد، که نباید آن را با بازآفرینی یا بازسازی فرضی، که خارج از حوزهاین منشور است، اشتباه کرد.
سازگاری (Adaption)به معنای تعدیل و تبدیل یک مکان است به نحوی که برای کاربری به شکل مورد نظر مناسب و هم ساز باشد.
مرمت اثر هنری
مرمت اثر هنری خلق و ثبت تداوم زمان است. آفرینش اثر هنری در یک شرایط زمانی-مکانی مشخص به دست هنرمند هنگامی بار معنایی مییابد که از نگاه انسانهای دورههای تاریخی گوناگون به دور نماند و پیوند شکلی-محتوایی بین هنرمند و مخاطب ایجاد گردد. این پیوند و تداوم نیاز به بازآفرینی و باززنده سازی اثر هنری در طول زمان دارد. در واقع تبیین اثر هنری خود مستلزم هنر دیگریست که آنرا تکمیل نموده و ارزشهای شکلی-معنایی اثر را متعالی تر میسازد. آن هنگامیکه اثری هنری بدست هنرمند دیگری بازنگری میشود تا الگوهای معنایی و زیبایی شناختی خود را به عرصه آفرینش مجدد بسپارد، گویی معنایی دگر یافته و از نو خلق میشود تا در لحظه خویش بماند و آهنگ متداوم زمان را نوایی دوباره دهد. درواقع مرمت به شکلی کامل کننده تمام هنرهایی است که زمان را تجربه میکنند تا بمانند و در حضور انسان به تکامل خویش پویایی بخشند.
از این دیدگاه، مرمت نه دانشی علمی و فنی تجربه زاست، بلکه روندی خلاقانه به منظور حفظ و بقای پیوند نیروهای انسان هنرمند با هستی است، چراکه اثر هنری در تداوم زمان معنا میگردد و به هیچ دوره تاریخی معینی تعلق نداشته و در هر زمانی نیروهای خود را متعالی ساخته و ارزشهای محتواییش را سازگار با درک و فهم انسان تجربه میکند، انسانی که گویی در این روند ادراک، هستی خویش را بازمی یابد و با هنرمند اثر و هنر بازآفرینی خویش ارتباطی بس عمیق و گسترده برقرار میکند.
موسسه آموزش عالی نیما موسسه آموزش عالی نیما